برای مشاهدهی درس نهم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: شبهات منکران حجّیت عقل؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام
(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین
در درس قبل، با یکی دیگر از گروههای عقلستیز یعنی «سلفیان مسلمان» در کلام سیّدنا المنصور آشنا شدیم و دانستیم که اینها مانند عموم اهل حدیث مسلمان، از یک طرف عقل و شرع را در تعارض با یکدیگر میپندارند و از طرف دیگر شرع را بر عقل مقدّم میدانند، در حالی که به نظر این بزرگوار، عقل و شرع با هم تعارضی ندارند؛ چراکه هر دو «خلق الرّحمن» و افعال خدای واحدند و در «خلق الرّحمن» و افعال خدای واحد، تعارضی نیست. با این حساب، این سؤال که عقل و شرع کدام یک بر دیگری مقدّم است، پیش نمیآید؛ چراکه تقدّم وقتی معنا دارد که تعارضی باشد و وقتی که تعارضی نیست تقدّم هم معنا ندارد. بنابراین، این تصوّر که سیّدنا المنصور، عقل را بر شرع مقدّم میداند، تصوّر صحیحی نیست؛ چراکه ایشان عقل و شرع را دارای جوهری واحد میداند و به یک تعبیر معتقد است که عقل، «شرع درونی» و شرع، «عقل بیرونی» است و با این وصف، هیچ یک را بر دیگری مقدّم نمیداند. آری، ایشان شناخت شرع را به وسیلهی عقل ممکن میداند، در حالی که شناخت عقل را به وسیلهی شرع ممکن نمیداند و از این جهت، نوعی تقدّم قهری و طبیعی برای عقل میشناسد، ولی این تقدّم، ناشی از تعارض عقل و شرع نیست، بلکه ناشی از تقدّم ادراک کننده بر ادراک شونده است که یک تقدّم قهری و طبیعی است؛ لذا در واقع تقدّم حقیقی محسوب نمیشود؛ چون تقدّم حقیقی، تقدّم یک ادراک شونده بر ادراک شوندهی دیگر است که در عرض آن قرار دارد، در حالی که شرع در طول عقل است نه در عرض آن و با این وصف، مقدّم دانستن عقل بر آن، مانند مقدّم دانستن کل بر جزء خود است که صحیح نیست. با این حساب، میتوان نتیجه گرفت که سیّدنا المنصور، عقل را بر شرع مقدّم نمیداند، بلکه شرع را در بطن عقل میداند و جز عقل، چیزی در میان نمیبیند.)