برای مشاهدهی درس پنجم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: وحدت عقل و مراتب آن؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
(الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین)
(قبلاً روشن شد که معیار شناخت، سه خصوصیّت دارد: اوّل اینکه ضروری است، دوّم اینکه واحد است و متعدّد نیست و سوّم اینکه بدیهی است و خودش نیاز به شناخت ندارد. گفتیم این سؤال مطرح میشود که آیا عقل این سه خصوصیّت را دارد تا معیار شناخت باشد؟ از درس قبل روشن شد که خصوصیّت اوّل را دارد؛ چون روشن شد که انسان چه بخواهد و چه نخواهد مجبور است از عقل خود استفاده کند و استفاده از عقل، خصلت ذاتی اوست و این بالاترین حدّ ضرورت است. امّا خصوصیّت دوّم)
وحدت عقل
(است؛ به این معنا که عقل یک حقیقت واحد است و تعدّد حقیقی ندارد. سیّدنا المنصور در تبیین این خصوصیّت میفرماید:) عقل، گوهر یکدانهای است (از باب تشبیه به لحاظ ارزش معنوی) که میان فرزندان آدم مشترک است (به این نحو که همهی آنها از آن بهرهمندند) و مبنای اختیار فردی و مسئولیت اجتماعی آنان و حلقهی اتصالشان به یکدیگر محسوب میشود (یعنی هر انسان به لحاظ فردی وقتی دارای اختیار محسوب میشود و قادر به انتخاب خوبی یا بدی است که عقل داشته باشد و لذا فرد دیوانه مختار محسوب نمیشود و قادر به انتخاب نیست. همچنین هر انسان به لحاظ اجتماعی و در ارتباط با دیگران وقتی مسؤول، محسوب میشود و باید پاسخگوی عملکرد خود در قبال دیگران باشد که عقل داشته باشد و لذا فرد دیوانه، مسؤول محسوب نمیشود و مکلّف نیست. همچنین چیزی که مبنای تفهیم و تفاهم میان انسانها محسوب میشود و آنها را در عرصههای مختلف به هم پیوند میدهد، عقل است. میفرماید:)