شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه شرح‌های کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی، به 5 زبان زنده‌ی دنیا را قرار خواهیم داد. شرح‌های موجود عبارتند از شرح شیخ صالح سبزواری به زبان فارسی؛ شرح شیخ عبدالسلام به زبان دری؛ شرح دکتر جوادی به زبان انگلیسی؛ شرح قربانف فیض الدین به زبان تاجیکی؛ شرح شیخ ابو ابراهیم سمرقندی به زبان عربی.

آخرین نظرات

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منصور هاشمی خراسانی» ثبت شده است

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

در درس قبل روشن شد که تقلید از عالمان، به معنای پیروی از گفته و کرده‌ی آنان بدون دلیل، برای مردم کفایت نمی‌کند؛ چراکه مبتنی بر ظن و مفید ظن است و ظن در اسلام کافی شمرده نمی‌شود؛ چنانکه خداوند با صراحت و تأکید فرموده است: «إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ۚ» (یونس/ 36)؛ «هرآینه ظن چیزی را از حق کفایت نمی‌کند». حال ممکن است کسی از این قلدرهای خوش‌اشتها، شکمش را روی میزش بگذارد و گلویش را صاف کند و بگوید که پیروی از گفته و کرده‌ی عالمان بدون دلیل، بدیهی است؛ به این معنا که اصلاً نیازی به دلیل ندارد! روشن است که چنین ادّعایی محض تحکّم و زورگویی است؛ زیرا عالمان، معصوم نیستند و محال است که پیروی از گفته و کرده‌ی غیر معصوم بدون دلیل، بدیهی باشد؛ با توجّه به اینکه عقل، هنگامی که آن را تصوّر می‌کند، نمی‌تواند تصدیق کند، بلکه انصافاً ضدّ آن را تصدیق می‌کند؛ تا جایی که می‌توان گفت: عدم جواز پیروی از گفته و کرده‌ی غیر معصوم بدون دلیل، بدیهی است و نیازی به دلیل ندارد؛ همچنانکه اصل هم بر عدم پیروی از دیگری است تا هنگامی که دلیلی برای پیروی از او پیدا بشود؛ چراکه حالت اوّلیه، عدم پیروی است و انتقال از این حالت، نیاز به دلیل دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۹:۱۱

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

دومین نوع از انواع تقلید که در میان مسلمانان شیوع فراوانی پیدا کرده و به فرهنگی عمومی برای آنان تبدیل شده، تقلید از عالمان است. منظور از عالمان در اینجا کسانی از مسلمانان هستند که مدّت قابل توجّهی به تحصیل علوم دینی از طرق متعارف پرداخته‌اند. توجّه کنید؛ موضوع بحث سیّدنا المنصور در این مبحث آن است که آیا تقلید به معنای پیروی از گفته و کرده‌ی چنین کسانی بدون دلیل، جایز است یا جایز نیست؟ پاسخی که این بزرگوار به این پرسش می‌دهد آن است که جایز نیست؛ چراکه به طور کلّی، پیروی از هیچ غیر معصومی بدون دلیل نمی‌تواند جایز باشد و این یک قاعده‌ی کلّی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۸:۵۲

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

در درس قبل روشن شد که برتری علمی سلف نسبت به خلف، یک امر قطعی و غیر قابل تردید نیست و تبعاً تقلید از آن‌ها وظیفه‌ی خلف محسوب نمی‌شود؛ چراکه از یک سو عقل، تقدّم زمانی کسی را دلیلی قطعی برای حجّت بودن او یا حتّی عالم‌تر بودن او نمی‌داند؛ همچنانکه ما در میان سلف کسانی را می‌یابیم که واضحات اسلام را نمی‌دانستند و بر خلاف مصرّحات آن عمل می‌کردند و چیزهایی می‌گفتند و انجام می‌دادند که اگر امروز کسی از مسلمانان بگوید و انجام بدهد، چه بسا به کفر یا ضلالت یا بدعت یا سفاهت متّهم می‌شود، هر چند در رابطه با سلف به خاطر احترامی که برایشان قائل هستیم، حمل بر اجتهادشان در دین می‌کنیم که البته یک تعارف از سر رو در بایستی است و جنبه‌ی علمی ندارد و به همین دلیل، خود سلف چنین نگاهی به این گفته‌ها و کرده‌هاشان نداشتند و در میانشان بر سر آن‌ها منازعات خونینی وجود داشت و از سوی دیگر نقل هم برتری سلف نسبت به خلف را مشکوک دانسته و قطعی ندانسته؛ با توجّه به اینکه در برخی روایات آمده است «مثل این امّت مثل باران است که معلوم نیست اوّل آن بهتر است یا آخر آن» و این به معنای قطعی نبودن برتری سلف نسبت به خلف است که با حکم عقل در این باره هماهنگی دارد و نشانی دیگر از مطابقت عقل و شرع است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۵ ، ۰۰:۱۱
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

دومین مانع بزرگ شناخت که سیّدنا المنصور پس از أمّ الموانع جهل موضوع بحث قرار می‌دهد، «تقلید» است و این بحثی است که حسّاسیت‌ها و چالش‌های فراوانی را در برخی کشورهای اسلامی برانگیخته است؛ چراکه متأسفانه اکثریّت قاطع مسلمانان جهان چه از میان اهل تشیّع و چه از میان اهل سنّت، مقلّدند؛ یعنی از یک غیر معصوم تقلید می‌کنند و به همین دلیل، این بحث را با نگرانی فوق العاده‌ای پی می‌گیرند؛ بلکه در برابر آن سنگر می‌گیرند، طوری که گویی کیان‌شان مورد حمله قرار گرفته است! در حالی که کیان‌شان مورد حمله قرار نگرفته است، بلکه عیبی از عیوب‌شان توسّط عالمی خیرخواه تذکّر داده شده است؛ عیبی که اگر آن را برطرف کنند به سود خودشان است و اگر آن را برطرف نکنند به زیان خودشان است و برای سیّدنا المنصور سود و زیانی ندارد. به هر حال، این بزرگوار در دومین گام از معرّفی موانع هفت‌گانه‌ی شناخت، تحت عنوان)

2 . تقلید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۲۳:۴۱

برای مشاهده‌ی درس چهارم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: بداهت معیار شناخت؛ عقل؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

(الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین)

بخش بداهت معیار شناخت کتاب بازگشت به اسلام

3 . (خصوصیّت سوم معیار شناخت پس از ضرورت و وحدت) بداهت (یعنی بدیهی بودن) معیار شناخت (است. سیّدنا المنصور در تبیین این خصوصیّت می‌فرماید:) منظور از معیار شناخت چیزی است که خود به خود (یعنی بدون کمک چیزی دیگر) شناخته است و موجب شناخت چیزهای دیگر می‏‌شود؛ به این معنا که برای شناخت آن به چیز دیگری نیاز نیست و چیزهای دیگر به وسیله‏‌ی آن شناخته می‏‌شوند (این معنای بداهت است)؛ مانند نور که خود به خود دیده و موجب دیده شدن چیزهای دیگر می‏‌شود. این بدان معناست که معیار شناخت، خود نیازی به شناخت ندارد؛ چراکه اگر خود نیازی به شناخت داشته باشد، شناخت آن نیز خود به معیاری نیازمند خواهد بود و این به معنای تسلسل است که امکان ندارد (منظور از «تسلسل» این است که یک چیز برای به وجود آمدن، به چیز دیگری نیاز داشته باشد و آن چیز دیگر هم به همین ترتیب برای به وجود آمدن، به چیز دیگری نیاز داشته باشد و آن چیز دیگر هم به همین ترتیب و این زنجیره همین‌طور ادامه داشته باشد بدون آنکه به چیزی ختم شود که برای به وجود آمدن، به چیز دیگری نیاز نداشته باشد. واضح است که در چنین وضعیتی به وجود آمدن هیچ‌یک از این چیزها، امکان ندارد؛ مثل اینکه چند نفر بخواهند از یک اتاق خارج شوند، ولی با هم تعارف داشته باشند و هیچ‌کدام حاضر به خارج شدن پیش از دیگری نباشد. واضح است که با این حساب هیچ‌کدامشان از اتاق خارج نخواهد شد، مگر آنکه بالأخره یک کدامشان دست از تعارف بردارد و از اتاق خارج شود. در رابطه با معیار شناخت هم همین‌طور است. سیّدنا المنصور می‌فرماید: اگر معیار شناخت، خودش به شناخت نیاز داشته باشد، شناخت آن نیز خودش به معیار شناخت نیاز دارد؛ چون فرض این است که شناخت بدون معیار ممکن نیست و با این وصف، هیچ شناختی حاصل نخواهد شد. از این رو، می‌فرماید:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۲

برای مشاهده‌ی درس سوم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: وحدت معیار شناخت؛ منکران؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

«الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین»

(سیّدنا المنصور در باب) منکران وحدت حق و معیار شناخت آن (می‌فرماید:) وحدت حق و شناخت آن و معیاری که برای آن لازم است، از مسائل ضروری است (یعنی از مسائلی است که ضرورتاً معلوم است و لذا اذعان به آن ضروری و واجب است) که تردید در آن معنا ندارد (یعنی معنای معقولی که قابل توجیه عقلایی باشد، ندارد). با این حال، از دیرباز (یعنی از قبل اسلام) تاکنون کسانی بوده‏‌اند که در آن تردید داشته‏‌اند و حتی آن را انکار نموده‏‌اند (اوّلین گروه از این کسان که سیّدنا المنصور، نام می‌برد).

[سوفسطائیان]

(است. می‌فرماید:) به عنوان نمونه (یعنی از باب مثال نه از باب احصا و ذکر همه‌ی موارد؛ چون ممکن است گروه‌های دیگری هم باشند که همین نظر را داشته باشند)، می‏‌گویند (تعبیر می‌فرماید به «می‌گویند» به خاطر اینکه این موضوع، شهرت دارد ولی مربوط به قبل از اسلام است و شاید به صورت قطعی ثابت نباشد. به هر حال بنا بر نقلی که مشهور است) در یونان باستان گروهی بوده‌‏اند که برای حق وجود واحدی نمی‏‌شناخته‏‌اند و آن را تابع نظر انسان می‏‌پنداشته‏‌اند. به زعم این گروه که «سوفسطائیان» نام گرفته‏‌اند (ظاهراً این یک نام یونانی است و کلمه‌ی «سفسطه» به معنای مغالطه و فریبکاری لفظی از این نام گرفته شده است. به هر حال به زعم این گروه و هم‌فکرانشان که امروز هم هستند)، حق چیزی است که انسان آن را حق می‏‌شمارد و می‏‌تواند آن را ولو با نیروی جدل به اثبات برساند. این به آن معناست که حق، وجودی ثابت (یعنی غیر قابل تغییر) و مستقل از انسان ندارد و بسته به شناخت انسان از آن تغییر می‌‏یابد. به عبارت دیگر، این شناخت انسان نیست که از حق تبعیّت می‏‌کند (چون اصلاً حقّی خارج از ذهن انسان نیست)، بل این حق است که تابع شناخت انسان است (چون فقط در ذهن او وجود دارد و یک چیز تخیّلی است) و اگر انسان حقّی را نشناسد، در واقع حقّی وجود ندارد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۸

برای مشاهده‌ی درس دوم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: معیار شناخت؛ ضرورت و وحدت؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

ضرورت معیار شناخت کتاب بازگشت به اسلام

وحدت معیار شناخت کتاب بازگشت به اسلام

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

«الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین»

بخش یکم

(از بخش‌های چهارگانه‌ی کتاب)

بازگشت به اسلام؛ مقدّمات

(است، یعنی مقدّمات بازگشت به اسلام به معنای چیزهایی که پیش از هر چیز دیگری برای بازگشت به اسلام لازم است و بازگشت به اسلام بدون آن‌ها ممکن نیست و آن‌ها چنانکه سیّدنا المنصور فرموده است دو چیز هستند: یکی معیار شناخت به معنای ملاک آن که شناخت آن و التزام به آن برای شناخت اسلام ضروری است و دیگری موانع شناخت که شناخت آن‌ها و اجتناب از آن‌ها برای شناخت اسلام لازم است. البته ممکن است کسی اشکال کند که شناخت معیار شناخت، معنا ندارد یا به تعبیری ممکن نیست؛ چراکه به اصطلاح دور است؛ مثل این که گفته شود شناخت شناخت، در حالی که چنین سخنی بی‌معناست؛ امّا این اشکال با توجّه به مباحث بعدی کتاب به سادگی برطرف می‌شود؛ چون سیّدنا المنصور در این مباحث معیار شناخت را بدیهی و بی‌نیاز از شناخت می‌شمارد و از اینجا معلوم می‌شود که تعبیر شناخت معیار شناخت صرفاً تسامح در تعبیر است و ناچار برای فهماندن مقصود به کار رفته است. اما)

مقدمه‌ی یکم؛ معیار شناخت


( سیّدنا المنصور می‌فرماید: ) سخن درباره‏‌ی معیار شناخت به نحو کلّی و تبعاً معیار شناخت اسلام به نحو جزئی، مقتضی تقدیم چند مقدمه است:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۱

برای مشاهده‌ی درس یکم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: درآمد؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

درآمد؛ کتاب بازگشت به اسلام


به جای مقدّمه

بخشی از سخنرانی شیخ عبد السّلام بلخی

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت همه‌ی برادران و خواهران مسلمان و مؤمن سلام عرض می‌کنم و خداوند را شکر می‌گویم که به ما و شما توفیق داد و فرصت داد که درباره‌ی شریعت اسلام به بحث و گفتگو و تفقّه و تعمّق بپردازیم. ما قصد داریم که در یک سلسله جلساتی درباره‌ی کتاب شریف «بازگشت به اسلام» نوشته‌ی سیّدنا الاستاذ حضرت علّامه منصور هاشمی خراسانی با یکدیگر گپ بزنیم. غرض ما این است که در واقع به اندازه‌ی بضاعت و توان خود این کتاب را توضیح بدهیم و تشریح کنیم به حول و قوه‌ی الهی و امیدوار هستیم که خداوند در این کار مبارک ما را توفیق بدهد و ان شاء الله جلسات ما به همین شکل ادامه داشته باشد. فقط پیش از آغاز بحث من می‌خواستم که چند نکته را بگویم. فکر می‌کنم خوب باشد که پیش از شروع بحث ما و شما، من دو بخش را مطرح کنم تا بعد از آن ان شاء الله ما وارد متن کتاب شریف «بازگشت به اسلام» شویم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۲

لطفا جهت مطالعه و دریافت دروس برخی عالمان مسلمان با موضوع شرح کتاب بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به بخش شرح آثار پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان مراجعه بفرمایید.

شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۸