شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه شرح‌های کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی، به 5 زبان زنده‌ی دنیا را قرار خواهیم داد. شرح‌های موجود عبارتند از شرح شیخ صالح سبزواری به زبان فارسی؛ شرح شیخ عبدالسلام به زبان دری؛ شرح دکتر جوادی به زبان انگلیسی؛ شرح قربانف فیض الدین به زبان تاجیکی؛ شرح شیخ ابو ابراهیم سمرقندی به زبان عربی.

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منکران وحدت حق» ثبت شده است

برای مشاهده‌ی درس سوم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: وحدت معیار شناخت؛ منکران؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

«الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّاهرین»

(سیّدنا المنصور در باب) منکران وحدت حق و معیار شناخت آن (می‌فرماید:) وحدت حق و شناخت آن و معیاری که برای آن لازم است، از مسائل ضروری است (یعنی از مسائلی است که ضرورتاً معلوم است و لذا اذعان به آن ضروری و واجب است) که تردید در آن معنا ندارد (یعنی معنای معقولی که قابل توجیه عقلایی باشد، ندارد). با این حال، از دیرباز (یعنی از قبل اسلام) تاکنون کسانی بوده‏‌اند که در آن تردید داشته‏‌اند و حتی آن را انکار نموده‏‌اند (اوّلین گروه از این کسان که سیّدنا المنصور، نام می‌برد).

[سوفسطائیان]

(است. می‌فرماید:) به عنوان نمونه (یعنی از باب مثال نه از باب احصا و ذکر همه‌ی موارد؛ چون ممکن است گروه‌های دیگری هم باشند که همین نظر را داشته باشند)، می‏‌گویند (تعبیر می‌فرماید به «می‌گویند» به خاطر اینکه این موضوع، شهرت دارد ولی مربوط به قبل از اسلام است و شاید به صورت قطعی ثابت نباشد. به هر حال بنا بر نقلی که مشهور است) در یونان باستان گروهی بوده‌‏اند که برای حق وجود واحدی نمی‏‌شناخته‏‌اند و آن را تابع نظر انسان می‏‌پنداشته‏‌اند. به زعم این گروه که «سوفسطائیان» نام گرفته‏‌اند (ظاهراً این یک نام یونانی است و کلمه‌ی «سفسطه» به معنای مغالطه و فریبکاری لفظی از این نام گرفته شده است. به هر حال به زعم این گروه و هم‌فکرانشان که امروز هم هستند)، حق چیزی است که انسان آن را حق می‏‌شمارد و می‏‌تواند آن را ولو با نیروی جدل به اثبات برساند. این به آن معناست که حق، وجودی ثابت (یعنی غیر قابل تغییر) و مستقل از انسان ندارد و بسته به شناخت انسان از آن تغییر می‌‏یابد. به عبارت دیگر، این شناخت انسان نیست که از حق تبعیّت می‏‌کند (چون اصلاً حقّی خارج از ذهن انسان نیست)، بل این حق است که تابع شناخت انسان است (چون فقط در ذهن او وجود دارد و یک چیز تخیّلی است) و اگر انسان حقّی را نشناسد، در واقع حقّی وجود ندارد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۸