شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

شرح آثار منصور هاشمی خراسانی

پایگاه شرح کتاب ارزشمند بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه شرح‌های کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی، به 5 زبان زنده‌ی دنیا را قرار خواهیم داد. شرح‌های موجود عبارتند از شرح شیخ صالح سبزواری به زبان فارسی؛ شرح شیخ عبدالسلام به زبان دری؛ شرح دکتر جوادی به زبان انگلیسی؛ شرح قربانف فیض الدین به زبان تاجیکی؛ شرح شیخ ابو ابراهیم سمرقندی به زبان عربی.

آخرین نظرات

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

برای مشاهده‌ی درس یازدهم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: موانع شناخت؛ جهل (1)؛ کتاب بازگشت به اسلام

موانع شناخت

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

بحثی که تا اینجا شد نیمی از مقدّمات شناخت اسلام بود که به «معیار شناخت» مربوط می‌شد؛ یعنی چیزی که شناخت سایر چیزها بر پایه‌ی آن انجام می‌شود و گفتیم که بنا بر افاضات سیّدنا المنصور، آن چیزی جز «عقل» نیست و محال است که چیزی جز عقل باشد؛ چراکه غیر از عقل چیزی در درون آدمی نیست تا وسیله‌ی شناخت او از دنیای بیرون باشد. اما بحثی که حالا مطرح می‌شود، نیمی دیگر از مقدّمات شناخت اسلام است که به «موانع شناخت» مربوط می‌شود و بحث بسیار بسیار مهمّی است. البته همه‌ی مباحث این کتاب شریف، بسیار بسیار مهمّ است، ولی این بحث جذّابیت خاصّی دارد و علّتش هم این است که عینی‌تر و کاربردی‌تر است و با زندگی تک تک ما تماس مستقیم‌تری دارد و به تعبیری، داستان تلخ زندگی‌های ما و تصویری از آن روی نازیبا و بُعد حیوانی ماست؛ چیزهایی که در ما هست و نمی‌گذارد حق را از باطل و باطل را از حق تشخیص دهیم؛ حجاب‌های معرفت.

سیّدنا المنصور که در این کتاب شریف، مانند طبیبی ماهر، متعهّد و دلسوز، بیماری‌های مسلمانان را تشخیص می‌دهد و ریشه‌یابی می‌کند و داروهای مناسب را تجویز می‌نماید، تحت عنوان)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۱۸

برای مشاهده‌ی درس دهم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: تفاوت عقل با فلسفه؛ مبنای حسن و قبح؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

تفاوت عقل با فلسفه

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

(الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

پس از آنکه سیّدنا المنصور معیار شناخت را «عقل» دانست و شرع را مشمول آن شمرد و مسلمانان را به سوی «عقلانیّت» دعوت کرد، به دفع دو شبهه می‌پردازد. شبهه‌ی نخست آن است که آیا مراد از عقل، همان «فلسفه» است؟ با توجّه به اینکه فلسفه یک علم عقلی است که به شناخت وجودات بر پایه‌ی عقل می‌پردازد و برخی از مسلمانان، چه از عقل‌گرایان و چه از عقل‌ستیزان، می‌پندارند که عقل مساوی با آن است و عقلانیّت به معنای تفکّر فلسفی است. پاسخی که سیّدنا المنصور به این شبهه می‌دهد آن است که مراد از عقل، فلسفه نیست و میان عقل و فلسفه تفاوت وجود دارد. این تفاوت از نظر این حکیم الهی، با یک تعبیر «عموم و خصوص مطلق» است؛ به این معنا که عقل، مطلقاً اعمّ از فلسفه است، یا به تعبیر دقیق‌تر، عاقل مطلقاً اعمّ از فیلسوف است و فلسفه تنها محصولی از عقل شمرده می‌شود، همان طور که مثلاً ریاضیات و پزشکی، محصولاتی از عقل هستند. با این وصف، برای عاقل بودن نیازی به فیلسوف بودن نیست، همان طور که نیازی به ریاضی‌دان بودن یا پزشک بودن نیست. سیّدنا المنصور برای تبیین این نکته‌ی مهم، تحت عنوان)

تفاوت عقل با فلسفه

(می‌فرماید:) نکته‏‌ای که در اینجا (یعنی بعد از معرّفی عقل به عنوان معیار ضروری، واحد و بدیهی شناخت) باید گفت (تا کسی درباره‌ی آن دچار سوء برداشت و اشتباه نشود) این است که برخی (مانند سلفی‌های سنّی و اخباری‌های شیعه) می‏‌پندارند مراد از عقل (آنجا که معیار شناخت شمرده می‌شود)، فلسفه (به معنای یک علم خاصّ عقلی متعلّق به امثال ابن سینا) است و از این رو (با توجّه به کراهت‌شان از این علم خاص و امثال ابن سینا)، با آن مخالفت می‏‌کنند، 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۴

برای مشاهده‌ی درس نهم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: شبهات منکران حجّیت عقل؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

شبهات منکران حجیت عقل

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

در درس قبل، با یکی دیگر از گروه‌های عقل‌ستیز یعنی «سلفیان مسلمان» در کلام سیّدنا المنصور آشنا شدیم و دانستیم که این‌ها مانند عموم اهل حدیث مسلمان، از یک طرف عقل و شرع را در تعارض با یکدیگر می‌پندارند و از طرف دیگر شرع را بر عقل مقدّم می‌دانند، در حالی که به نظر این بزرگوار، عقل و شرع با هم تعارضی ندارند؛ چراکه هر دو «خلق الرّحمن» و افعال خدای واحدند و در «خلق الرّحمن» و افعال خدای واحد، تعارضی نیست. با این حساب، این سؤال که عقل و شرع کدام یک بر دیگری مقدّم است، پیش نمی‌آید؛ چراکه تقدّم وقتی معنا دارد که تعارضی باشد و وقتی که تعارضی نیست تقدّم هم معنا ندارد. بنابراین، این تصوّر که سیّدنا المنصور، عقل را بر شرع مقدّم می‌داند، تصوّر صحیحی نیست؛ چراکه ایشان عقل و شرع را دارای جوهری واحد می‌داند و به یک تعبیر معتقد است که عقل، «شرع درونی» و شرع، «عقل بیرونی» است و با این وصف، هیچ یک را بر دیگری مقدّم نمی‌داند. آری، ایشان شناخت شرع را به وسیله‌ی عقل ممکن می‌داند، در حالی که شناخت عقل را به وسیله‌ی شرع ممکن نمی‌داند و از این جهت، نوعی تقدّم قهری و طبیعی برای عقل می‌شناسد، ولی این تقدّم، ناشی از تعارض عقل و شرع نیست، بلکه ناشی از تقدّم ادراک کننده بر ادراک شونده است که یک تقدّم قهری و طبیعی است؛ لذا در واقع تقدّم حقیقی محسوب نمی‌شود؛ چون تقدّم حقیقی، تقدّم یک ادراک شونده بر ادراک شونده‌ی دیگر است که در عرض آن قرار دارد، در حالی که شرع در طول عقل است نه در عرض آن و با این وصف، مقدّم دانستن عقل بر آن، مانند مقدّم دانستن کل بر جزء خود است که صحیح نیست. با این حساب، می‌توان نتیجه گرفت که سیّدنا المنصور، عقل را بر شرع مقدّم نمی‌داند، بلکه شرع را در بطن عقل می‌داند و جز عقل، چیزی در میان نمی‌بیند.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۳۵

برای مشاهده‌ی درس هشتم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: منکران حجّیت عقل؛ سلفیان مسلمان؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام

سلفیان مسلمان؛ منکران حجیت عقل

(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین

پس از تبیین خصوصیّات سه‌گانه‌ی «عقل» به عنوان معیار شناخت، یعنی «ضروری بودن»، «یگانه بودن» و «بدیهی بودن» آن، سیّدنا المنصور شروع به معرّفی منکران حجّیت عقل کرده است که در درس قبل به دو گروه از آن‌ها یعنی «عالمان مسیحی» و «اهل حدیث مسلمان» پرداختیم و به رویکردهای مشابه آن‌ها در مواجهه با عقل و نصوص دینی اشاره کردیم. در این درس، به گروه دیگری از منکران حجّیت عقل در بیان سیّدنا المنصور می‌پردازیم و آن‌ها)

[سلفیان مسلمان]

(هستند. نکته‌ای که نخست باید توجّه داشت این است که «سلفیان مسلمان» به طور کلّی مشترکات زیادی با «اهل حدیث مسلمان» دارند، تا جایی که می‌توان از بسیاری جهات، آن‌ها را یک گروه دانست، هر چند از جهاتی هم می‌توان آن‌ها را متمایز دانست؛ چراکه «سلفیان» از لحاظ اعتقادی غلظت و تشدّد بیشتری نسبت به «اهل حدیث» به معنای عام دارند و در بسیاری از مسائل فقهی و عملی هم دیدگاه‌های تندتری را اظهار می‌کنند و این در حدّی است که چه بسا آن دو را از هم متمایز می‌کند. با این حال، حقیقت آن است که سیّدنا المنصور به طور روشن آن دو را از هم متمایز نمی‌داند، بلکه سلفیان را نسخه‌ی جدید و مرحله‌ی تکامل یافته‌ای از اهل حدیث معرفی می‌کند و این از بیان ایشان در ادامه روشن می‌شود. ایشان می‌فرماید:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۳۳

برای مشاهده‌ی درس هفتم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب گرانقدر بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: منکران حجّیت عقل؛ عالمان مسیحی و اهل حدیث مسلمان


(أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین

در مبحث قبل روشن شد که «عقل» همه‌ی خصوصیّات لازم برای اینکه معیار شناخت باشد را دارد؛ چراکه هم «ضروری» است، به این معنا که از آن گزیری نیست و انسان چه بخواهد و چه نخواهد مجبور به استعمال آن است و هم «واحد» است، به این معنا که میان همه‌ی انسان‌ها مشترک است و ادراکات اساسی مشابهی دارد و اگر انسان‌ها به آن ملتزم باشند، اختلافاتشان برطرف می‌شود و به وحدت دست پیدا می‌کنند و هم «بدیهی» است، به این معنا که حجّیت و اعتبارش در نهایت وضوح است و نیازی به استدلال و اثبات ندارد؛ چون هر استدلال و اثباتی با عقل انجام می‌شود و حجّیت و اعتبار، چیزی جز معقول بودن نیست. با این حال، گروه‌هایی بوده‌اند که حجّیت و اعتبار عقل را قبول نداشته‌اند و این واقعاً عجیب است! سیّدنا المنصور برخی از این گروه‌ها را معرّفی می‌کند و در مبحث)

منکران حجیت عقل؛ عالمان مسیحی

منکران حجّیت عقل

(می‌فرماید:) حجّیت عقل و معیار بودن آن برای شناخت، از مسائل ضروری (یعنی قهری و غیر قابل انکار) است که تردید در آن معنا ندارد (چون سفسطه است و تردید در یک مسأله‌ی بسیار بسیار واضح است). با این حال، از دیرباز تاکنون کسانی بوده‌‏اند که در آن تردید داشته‏‌اند و حتی آن را انکار نموده‏‌اند (و از اینجا فهمیده می‌شود که این موجود یک سر و دو گوش، هیچ حقیقتی را در جهان باقی نگذاشته مگر اینکه در آن تردید کرده است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۲

برای مشاهده‌ی درس ششم شرح شیخ صالح سبزواری بر کتاب شریف بازگشت به اسلام اثر علامه منصور هاشمی خراسانی در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان کلیک کنید: بداهت عقل؛ شرح کتاب بازگشت به اسلام


بداهت عقل؛ کتاب بازگشت به اسلام

أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

(الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین)

بداهت عقل

عقل خاستگاه اصلی (یعنی منشأ) معرفت و معیار نخستین (یعنی مبدأ) علم است (به این معنا که معرفت از عقل ناشی می‌شود و عقل، اصل همه‌ی معیارهای فرعی علم مانند شرع است.) و حجّیت (یعنی حجّت بودن و معتبر بودن و قابل استناد بودن) آن به طور قطع بدیهی است (به این معنا که در نهایت وضوح است، به قدری که نیازی به دلیل ندارد)؛ چراکه تصوّر آن (یعنی تصوّر حجّیت عقل) جز با تصدیق آن ممکن نیست و تصدیق آن از تصوّر آن جدایی نمی‌‏پذیرد (منظور از تصوّر، حاضر کردن صورت چیزی در ذهن بدون حکم کردن درباره‌ی آن است، مثل اینکه صورت عدالت یا ظلم را بدون هیچ قضاوتی درباره‌ی آن در ذهن خود تصوّر کنیم و منظور از تصدیق، حکم کردن و قضاوت کردن درباره‌ی چیزی است که صورت آن را در ذهنمان حاضر کرده‌ایم، مثل اینکه بگوییم عدالت خوب است یا ظلم بد است. سیّدنا المنصور می‌فرماید: تصوّر حجّیت عقل بدون تصدیق آن ممکن نیست و منظورش این است که تصوّر حجّیت عقل، خود از کارهای عقل‌ است و در صورتی که عقل حجّت نباشد، تصوّر آن از حجّیت عقل هم حجّت نیست و بی‌فایده است).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۴۰